معنی مخترع کاغذ عکاسی

حل جدول

واژه پیشنهادی

اطلاعات عمومی

فرهنگ فارسی هوشیار

عکاسی

‎ عمل و شغل عکاس. یا فن عکاسی. عکس برداری، (اسم) مغازه عکاسی.

لغت نامه دهخدا

عکاسی

عکاسی. [ع َک ْکا] (حامص) عمل و شغل عکاس. (فرهنگ فارسی معین).
- فن عکاسی، عکس برداری. (فرهنگ فارسی معین): آقا رضای پیشخدمت حضور همایون چون در فن عکاسی به درجه ٔ کمال رسیده به لقب عکاس باشی سرافراز گردید. (مرآهالبلدان ج 1 ص 20). و رجوع به عکس برداری شود.
|| (اِ مرکب) مغازه ٔ عکاسی. (فرهنگ فارسی معین). عکاسخانه. و رجوع به عکاسخانه شود.

فارسی به عربی

مخترع

مبدع، مخترع


عکاسی

تصویر فوتوغرافی

عربی به فارسی

مخترع

مخترع , جاعل

تعبیر خواب

مخترع

شما مخترع هستید: افتخار بزرگی نصیبتان میشود
دیگران مخترع هستید: پاداش خوبی برای کارشان خواهند گرفت.
فرزندان شما مخترع می شوند، شانس و خوشبختی - کتاب سرزمین رویاها

فرهنگ عمید

کاغذ

ماده‌ای که از چوب بعضی گیاهان به‌صورت ورقه‌های نازک ساخته می‌شود و برای نوشتن، نقاشی، و مانند آن به کار می‌رود،
[مجاز] نامه،
[مجاز] هرنوع سند یا تعهد مکتوب: کاغذ داده‌بوده که دیگر در کارهای انجمن شرکت نکند،
هر نوع ورقۀ نازک: ورقهٴ آلومینیم،
* کاغذ ابری: نوعی کاغذ که بر یک روی آن نقشی شبیه ابرهای بریده چاپ می‌کنند،
* کاغذ پرزین: [قدیمی] کاغذ پرزدار که قلم روی آن گیر کند،
* کاغذ خان‌بالغی: [قدیمی] نوعی کاغذ مرغوب که در خان‌بالغ (نام قدیم پکن) می‌ساختند، کاغذ چینی، ورق صینی، قرطاس صینی،

معادل ابجد

مخترع کاغذ عکاسی

3192

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری